جدول جو
جدول جو

معنی پیش کاتی - جستجوی لغت در جدول جو

پیش کاتی
موی جلوی سر، جلوی سر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
دست دراز کردن برای انجام دادن کاری، گرفتن چیزی پیش از دیگران، در کاری بر کسی پیشی گرفتن، برای مثال تو پیروزی ار پیش دستی کنی / سرت پست گردد چو سستی کنی (فردوسی - ۷/۲۱۱)، بشقاب سر سفره، بشقاب خالی که در سر سفره می گذارند تا هر خوراکی را که می خواهند در آن بگذارند و بخورند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ تی)
پله مانندی از چوب که برابر تخت مرتفع نهند تا بر شدن بر تخت آسان باشد، میز کوچک که کنار یا نزدیک تخت نهند. پاتختی. رجوع به پاتختی شود
لغت نامه دهخدا
(کِ وَ)
حالت پیش کسوت. یکی از مدارج طریقت، قدمت و برتری در پهلوانی زورخانه
لغت نامه دهخدا
عمل پیش تاز
لغت نامه دهخدا
پیشگاهی، پیش یلی، کد خدایی -1 مقامی بالاتر از مرید و فروتر از شیخ و آن یکی از درجات تصوف است: ترجمه فارسی ظهیرالدین از عوارف در صورتی که صحت داشته باشدبقرینه عصر زندگانی وسعت پیشقدمی و پیش کسوتی و شخصیت او نسبت بعزالدین ظاهر این است، قدمت و برتری در پهلوانی زورخانه
فرهنگ لغت هوشیار
پله مانندی از چوب که برابر تخت مرتفع نهند تا بر تخت شدن آسان باشد، میر کوچکی که کنار یا نزدیک تخت نهند پا تختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش تازی
تصویر پیش تازی
عمل پیش تاز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش کسوتی
تصویر پیش کسوتی
مقامی بالاتر از مرید و فروتر از شیخ، در ورزش، کسی که بر دیگران سابقه بیشتری در آن ورزش دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشه کاری
تصویر پیشه کاری
حرفه ای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
يتقدّم
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
Flirtation, Flirtatiousness, Preemption
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
flirt, coquetterie, préemption
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پیشانی بند پارچه ای زنان
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشانی، پیشانی بند
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
调情 , 优先购买权
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
플러팅 , 선점
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
флирт , упреждение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
Flirten, Vorwegnahme
دیکشنری فارسی به آلمانی
پیش دستی، پیشبرد
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
چھیڑ چھاڑ , پیش دستی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
ফ্লার্ট , অগ্রাধিকার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
uchangamfu, kuzuia mapema
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
flört, flörtözlük, öncelik hakkı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
ナンパ , 先取
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
flerte, preempção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
חיזור , זִכוּת קְדִימוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
छेड़छाड़ , पूर्वसूचना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
menggoda, pendahuluan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
การจีบ , การจองล่วงหน้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
flirten, voorkeursrecht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
флірт , попередження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
flirt, preempcja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
flirtare, prelazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیش دستی
تصویر پیش دستی
coqueteo, coquetería, prevención
دیکشنری فارسی به اسپانیایی